فروغ فرخزاد و غادة السّمان، دو تن از شاعران زن معاصر شعر فارسی و عربی هستند که در عرصة ساختار و مضمون در شعر زمان خویش، خارج از کلیشه¬ها و هنجارهای روزگارشان، طبع¬ازمایی کرده¬اند و در این حوزه به تشخّص سبکی نیز دست یافته¬اند. در عین حال، با اشعار هنجارگریزانه و افکار عصیانگرانة خود، روایتگر و نمایان¬کننده¬ بسیاری از ویژگی¬ها ومقتضیات جامعة عصر خویش نیز هستند. این پژوهش به شیوة تحلیل محتوای مضمون، به تفسیر و تبیین و تطبیق برخی مولّفه¬های شاخص در شعر این دو می¬پردازد. از انجا که این مقایسه، بیشتر در سطح تحلیل متن و بر اساس مضامین مشترک اشعار، بدون درنظر گرفتن ملاحظات تاریخی است، می¬توان گفت روش تطبیق براساس مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی است.
یافته های پژوهش، نشان می¬دهد که فروغ و غاده، با زبانی زنانه و نمادپردازی¬های شاعرانه، بسیاری از سنت¬های خرافی و کلیشه¬های رایج روزگار خویش را به چالش می¬کشند و گاه نیز با صراحتی شجاعانه و فارغ از گفتمان مردانه مسلط عصر خویش، برخی نابسامانی¬های سیاسی و اجتماعی را در شعر خود طرح می¬کنند و از مناسبات قدرت در جامعة عصر خویش در موضوعات مربوط به زن شرقی و روزمرگی¬های انان، سخن می¬گویند.