Analysis of the Concept of Time in Performance Art Based on Gilles Deleuze Theories
Pouria Porkasmaei | Ahmad Nadalian | Mohsen Marasy
URL :
http://research.shahed.ac.ir/WSR/WebPages/Report/PaperView.aspx?PaperID=137400
Date : 2019/08/23
Publish in :
کيمياي هنر
Link : http://kimiahonar.ir/article-1-1544-fa.html
Keywords :پرفورمنسارت، زمان، دلوز، ديرند
Abstract :
دلوز هنر را مجموعهای از درکها و تاثیرها میداند که هدفشان رهایی مخاطب است از کلیشهها. پرفورمنسارت نیز با رویکردش به مسائل اجتماعی در صدد بر هم زدن کلیشههاست. اما هدف این مقاله پرداختن به مفهوم زمان بهعنوان مولفهای اساسی در اثار پرفورمنسارت است برای پاسخ به این پرسش: چه قابلیتی در رویکرد هنرمند به این مولفه برای بیان مسائل اجتماعی نهفته است؟
در این پژوهش کیفی که به روشی توصیفی- تحلیلی انجام یافته مشخص گردید، دلوز با تاثیر از اندیشه برگسون زمان را امری کیفی و دیرند را زمان حقیقی میداند که در شدن مدام است. با تحلیل اثار شناختهشده پرفورمنسارت که بر مولفه زمان تاکید داشتهاند، به این نتیجه رسیدیم که هنرمند با قاببندی اثرش مخاطب را متوجه دیرند و امر گشوده حیات ساخته و از این طریق او را به بازاندیشی در امور استعلایی برساخته توسط رژیمهای حقیقت حاکم بر اجتماع فرا میخواند.