هدف: انچه از بررسی اموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می¬دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش¬های اموزش غیررسمی حاصل می¬شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت¬بندی روش¬های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه است. روش: این پژوهش از لحاظ ماهیت امیخته از نوع اکتشافی متوالی است که در ان از نظریه داده¬بنیاد –رهیافت گلیزری- استفاده شده است. منابع اطلاعاتی در بخش کیفی شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهر تهران در سال 96-91 بودند که از طرف اموزش و پرورش شهر تهران به عنوان معلم شایسته انتخاب و معرفی شده بودند. تعداد این افراد 33 نفر بود که درنهایت محقق پس از مصاحبه با 11 نفر به اشباع رسید و فرایند مصاحبه متوقف شد.در این پژوهش در بخش کیفی با به کارگیری رویکرد روایتی و ابزار مصاحبه های واقعه¬محور، تجربه¬های یازده نفر از معلمان شایسته دوره اول متوسطه در ارتباط با روش¬های یادگیری غیررسمی انان شناسایی شده است . پس از کدگذاری سه مرحله¬ای، در مجموع هفت مقوله و پانزده روش یادگیری برای معلمان دوره متوسطه شناسایی شد. در بخش کمی این پژوهش به منظور اولویت¬بندی روش¬های یادگیری غیررسمی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهر تهران در نهایت 356 معلم انتخاب و پرسشنامه اولویت¬بندی روش¬های یادگیری غیررسمی بین انان توزیع و جمع اوری شده است. در این پژوهش برای بررسی اعتبار پژوهش در بخش کیفی از روش بازبینی اعضا و در بخش کمی از روش الفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی نتایج پژوهش نشان داد روش های یادگیری غیررسمی معلمان را می توان در هفت بعد منتورینگ، مربیگری،اموزش از طریق سرگرمی، یادگیری از طریق مشارکت در فعالبت¬های تیمی، اقدام پژوهی، یاذگیری از طریق مطالعه منابع انتشاراتی- دانشگاهی، یادگیری از طریق مشارکت در دوره¬های اموزشی تدوین نمودو علاوه بر این نتایج پژوهش در بخش کمی نشان داد روش¬های یادگیری تعامل با معلمان با¬تجربه و توانمند، یادگیری از طریق تعامل و گفت¬وگو با دوستان تخصصی خارج از مدرسه و منطقه، یادگیری از طریق طرح مسائل و مشکلات کاری در حلقه¬های علمی، یادگیری از طریق انجام تحقیق شخصی در خصوص مشکل پیش امده در کلاس چهار روش یادگیری با اولویت بالاتر در بین معلمان دوره متوسطه است.