قران کریم به مثابه معتبرترین منبع شناخت مسلمانان، حکایت از سرنوشت و سرگذشت اقوام و مللی دارد که علی رغم قدرت و شکوه پس از چند صباحی، روبه اضمحلال نهاده و در نهایت نابود شده‌اند. از منظر قران کریم سنت‌ها و قوانین الهی حاکم بر افرینش، فرازمانی و فرامکانی، جامع و غیر قابل تغییر است(فتح/23) و تحولات جوامع بشری تابع احوالات نفسانی انها بوده(رعد/11) و هر امت و تمدنی شروع و پایانی ـ اجل ـ دارد(اعراف/34). بر اساس ایات قران کریم گرچه علل مختلفی در زوال قدرتها نقش داشته است اما علت العلل زوال قدرت‌های سیاسی «استکبار»(عنکبوت/39) و «ظلم»(انبیا/11) می‌باشد. از نظرگاه سیاسی و اجتماعی، ظلم و استکبار فراعنه منشا تکذیب پیام الهی، کفران نعمت‌ها، ترویج رذایل اخلاقی، فساد‌گری در زمین، سلطه بر انسان‌ها، و دور شدن از فطرت انسانی و قدم نهادن در طبیعت حیوانی است. داستان زوال و نابودی شش گروه و اجتماع فرعونیان، قوم متعصب نوح، زورمندان عاد و ثمود، الودگان اصحاب الرس، و قوم لوط که در قران کریم از انها یاد شده است بر این نکته تاکید دارد که زوال و نابودی انها بدلیل انحراف فکری، اخلاقی و رفتاری در گستره حیات جمعی بوده است. از انجایی که اموزه‌های وحیانی، پیام‌های فرازمانی و فرامکانی برای انسان دارند می‌توان چارچوبی دقیق و متقن در رابطه با وضعیت و سنجش تمدن‌ها ارائه دهند. نظرگاه قرانی به مسئله تدوام یا زوال ابرقدرتی امریکا بیانگر این نکته است که نشانگان ابرقدرتی امریکا بنا بر شواهد تجربی، دلایل عقلی و انطباق وحیانی روبه افول است. در این میان، دو عامل «استکبار» و «ظلم» رژیم امریکا در ابعاد اجتماعی و سیاسی تسریع بخش این افول خواهد بود.