Shahed University

Mohammadrahim Eivazi | Shohreh Pirani | mohammad javad fathi

URL :   http://research.shahed.ac.ir/WSR/WebPages/Report/PaperView.aspx?PaperID=159117
Date :  2021/07/07
Publish in :    فصلنامه بين المللي ژئوپليتيک=Geopolitics Quarterly


Keywords :واژه هاي کليدي: امريکا، غرب اسيا، احاله مسئوليت، سدنفوذ، واقعگرايي تهاجمي

Abstract :
چکیده امریکا به عنوان مهمترین کنشگر فرامنطقهای نفوذ زیادی در غرب اسیا پیدا کرده و ائتلافهای نظامی و امنیتی متعددی با دولتهای درونمنطقهای منعقد ساخته است. روندهای نوظهوری نظیر افزایا روز افزون قدرت چین و شکوفایی نفت شیل در امریکا منتج به تولید فرض کاها اهمیت غرب اسیا برای این کشور و متعاقباً تشدید روند خروج شده است. مسئله اصلی پژوها واکاوی پنداره خروج امریکا از غرب اسیا در سپهر اهداف و راهبردهای منطقهای است. هدف محوری پاسخگویی به این سوال است که ایا امریکا در پرتو سیاست راهبردی منطقهای، قصد خروج از غرب اسیا را دارد؟ فرضیه پژوها این است که اهداف امریکا در غرب اسیا از قاعده پابرجایی پیروی کرده و تغییر محسوسی نیافته است، اما راهبرد جنگ پیاده نظام و دخالت مستقیم به دلیل فرسایشی بودن، هزینه زیاد و فرجام نامشخص، به سمت راهبرد هوابرد و عملیات نقطهای، مداخله غیرمستقیم و درگیر ساختن بازیگرن منطقهای سوق پیدا کرده است. نتایج پژوها نشان میدهد که اهداف امریکا از جمله امنیت اسرائیل، کنترل قیمت و کریدورهای انرژی، سد نفوذ چین و روسیه، تجارت جنگ و تسلیحات و سد نفوذ ایران و جستارگشایی از راهبردهایی نظیر موازنهسازی فراکرانهای، شبکهسازی پایگاهی، طعمهگذاری، اتابیاری معرکه، عملیات پهپادی، تشکیل ناتوی عربی و تجزیه و تسخیر نه تنها نشانگر قصد خروج نیست، بلکه حاکی از تلاش جهت حضوربلندمدت است. روش پژوها کیفی بوده و از رویکرد تحلیل اسنادی بهره برده شده است.



Files in this item :
Download Name : 159117_17678853402.pdf
Size : 1Mb
Format : PDF