هدف: هدف پژوهش، شناسایی سیاست ها و اهداف امریکا از گسترش دموکراسی امریکایی در کشورهای اسلامی منطقة خاورمیانه و تبیین تعارض و تضاد دموکراسی­سازی امریکا در این کشورها با اندیشه و مفهوم دموکراسی است. روش: چارچوب­ نظری ­پژوهش، ­رئالیسم، رئالیسم تهاجمی است. روش­شناسی تحقیق، انتقادی و از نوع کیفی و تجزیة داده­ های جمع­ اوری شده، براساس روش تحلیلی – توصیفی است. یافته­ ها: مهم­ترین یافته ­های علمی پژوهش­، بر اساس سوال اصلی تحقیق که چگونه گسترش دموکراسی امریکایی در کشورهای اسلامی منطقة خاورمیانه قابل ارزیابی است؟ ­عبارت است از این که برخی سیاست­ ها و اهداف راهبردی و بلندمدت امریکا؛ از جمله نظامی­ گری، جنگ­ طلبی، جهانی ­سازی، امپریالیسم، استعمار و استثمار ملت­های منطقه، ایجاد تفرقه و درگیری بین ان­ها، ایجاد و گسترش تروریسم، ناامنی، کشتار، وحشت، خشونت و نابودی مخالفان، تامین و تضمین منافع امریکا، توسعه و گسترش فرهنگ امریکایی، سکولاریزم واقتصاد سرمایه­ داری سازمان­ یافتة انحصاری، مدیریت بحران­های خودساخته، در پوشش پروژة ایجاد و گسترش دموکراسی امریکایی با استفاده از قدرت سخت­ افزاری و نرم ­افزاری در راستای هژمونی و سلطة مطلق و نظم نوین جهانی موردنظر امریکا در کشورهای اسلامی منطقة خاورمیانه دنبال می­شود. نتیجه­ گیری: دموکراسی را نمی­ توان صادر کرد. دموکراسی واقعی یک شکل نیست، بلکه یک مرحله از رشد و استقلال جامعه است که جامعه را باید برای رسیدن به ان درجه تربیت نمود. تا زمانی که یک ملت با شناخت کافی و ارادة لازم خود در یک جامعة مدنی، در این راه گام برندارند، حکومت مردمی غیرممکن و محال است. بنابراین دموکراسی امریکایی در کشورهای اسلامی منطقة خاورمیانه، از طریق یک­جانبه­ گرایی، نظامی­ گری، جنگ­ طلبی­، جهانی­ سازی، امپریالیسم، استعمار، استثمار، تفرقه و ... ایجاد نخواهد شد.